رمانهای فارسی و لاتین

سایتی مخصوص رمان‌خوان‌ها

رمانهای فارسی و لاتین

سایتی مخصوص رمان‌خوان‌ها

رمان ایرانی - غریبه آشنا

رمان  

  

 

 

مشخصات کتاب:

  • نام کتاب:  غریبه آشنا
  • نام نویسنده: منیر مهریزی مقدم
  • شابک: 978-964-193-001-3
  • قیمت: 95,000 ریال
  • تعداد صفحات:584 ص
  • سال چاپ: تابستان 1387  - چاپ دوم
  • انتشارات: نشرعلی

وضعیت:  Available 


خلاصه داستان: «غریبه آشنا» داستان دختر جوانی است به نام لیلا که در یک خانواده گرم و صمیمی و سالم در شهرستان به دنیا آمده بود و بعد از قبولی در دانشگاه تهران به تنهایی راهی تهران میشه. آنجا بعد از مجادله های فراوان به همکلاسی خودش ایلیا که پسر یکی از ثروتمندترین جواهرفروشی های تهران بوده و حسابی شیفته و عاشق لیلا شده بود دل میبنده.  
این عشق با مخالفت شدید خانواده ایلیا روبرو میشه. اما ایلیا از لیلا میخواد که خانواده را در مقابل عمل انجام شده قرار بدهند و به عقد همدیگر در بیایند. بعد از رفت و آمد های فراوانی ایلیا که جوان بسیار مقبول و آقایی بوده موافقت پدر لیلا را جلب میکنه و به عقد هم در میایند و زندگی خودشون را شروع میکنند.  
بعد از اینکه مامان ایلیا از موضوع مطلع میشه لیلا را صد میزه و ازش میخواد که از زندگی ایلیا کنار بره آنزمان لیلا از ایلیا باردار بوده و منتظر فرزندشون بودن. در آن زمان بوده که ایلیا یواش یواش از لیلا فاصله میگیره و اون را ترک میکنه و لیلا تصادف میکنه و توی تصادف گمان میکنه که فرزندش کشته شده و صورتش آسیب بسیار شدیدی میبینه. جراحی های فراوانی روی صورتش انجام میشه و یک لیلای تازه متولد میشه سرشار از نفرت از ایلیا و مادرش. 
زمان میگذره و لیلا معلم دبستان میشه و ....
به نظر من بد نبود. سوژه فقط خیلی هندی بود.  


   

نظرات 4 + ارسال نظر
لیلیت دوشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 12:50 ق.ظ http://ladyla.blogsky.com

به نظر مشتاق به خوندن داستان و حتی نقد می‌آیی٬ پیشنهاد می‌کنم سبک دیگه‌ای از کتاب‌ها رو هم امتحان کنی و سطح کتاب‌هایی که می‌خونی رو بالا ببری٬‌ وقتی که صرف خوندن کتاب می‌کنی رو برای کتاب‌های بهتر بگذار.

یاسی جمعه 13 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 04:15 ب.ظ http://www.black-lady.blogfa.com

سلام
من خیلی به سایت شما سر میزنم.
چون رمان خوندن رو دوست دارم بلاگ شما یه راهنمای خوبه!!
من دیروز که به شما سرزدم توی ادامه مطلب نصف رمان رو گذاشته بودید من هم همین جا خوندم اما حالا که بقیش رو نذاشتید اونایی که داستان رو نصفه خونده بودن باید چی کار کنن؟؟؟؟؟

سلام خوبی؟
ممنونم. خوشحالم که سایت به دردت خورده. بقیه را هم میذارم. در اولین فرصت. :)

لی لی یکشنبه 17 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 05:05 ب.ظ

سلام . من همیشه به وبلاگتون سر می زنم و از نظراتتون راجب کتابها استفاده می کنم . این رمانی که تعریف کردین کپی یکی از رمانهای دانیل استیله ! مو نمی زنه !

سلام خوبی؟
راست میگی الان که گفتم یادم آمد من هم آن کتاب را خواندم. پیمان بود اسمش اگه اشتباه نکنم. :)

سمیرا چهارشنبه 20 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 01:19 ب.ظ

ولی کتاب خیلی قشنگی هستش این کتاب

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد