رمانهای فارسی و لاتین

سایتی مخصوص رمان‌خوان‌ها

رمانهای فارسی و لاتین

سایتی مخصوص رمان‌خوان‌ها

رمان ایرانی - ایلگار، دخترم

رمان  

 

مشخصات کتاب:

  • نام کتاب:  ایلگار، دخترم
  • نام نویسنده: فهیمه پوریا
  • تعداد صفحه: 504 ص
  • شابک:  964-7543-70-0 
  • قیمت: 65000 ریال

وضعیت:  E-Book 

 

خلاصه داستان: داستان بسیار جذابی است در رابطه با دختری بسیار زیبا به نام مانیا. مانیا خواهر مانلی است که دو خواهر مانند دو قطب مخالف آهنربا هستند یکی با کودکی بسیار تلخ که منجر به ناهنجاریهای فراوان رفتاری در جوانی اش شده که با زیبائی خیره کننده ای که داره مردهای بسیاری را به دام خودش میکشه و بعد از ضربه های مالی و روحی بسیاری که بهشون میزده رهاشون میکرده و معتاد بوده و در آلمان زندگی میکرده. دیگری مانیا دختری بسیار مهربان، خانم، زیبا، فهمیده و .... که در تهران با مادر جوانشون زندگی میکرده. 

مانلی با فردی به نام امیررضا ارتباط پیدا میکنه که باهاش ازدواج میکنه تا بهش ضربه بزنه و بعد حامله میشه و به خواهش و التماس امیررضا بچه را نگه میداره. بعد از اینکه به امیررضا هم ایدز را منتقل میکنه رهاش میکنه و برای همیشه میره. این در حالی بوده که مانیا و مادرش برای پیدا کردن مانلی راهی آلمان شده بودند که هرگز موفق به دیدارش نمیشوند و بعد از چند هفته با جنازه مانلی که در اثر اور دوز از دنیا رفته بوده روبرو میشود. مادر جوان طاهره نمیتونه مرگ فرزند ارشدش را تحمل کنه و سکته میکنه میمیره. این دو مرگ ضربه بسیار سنگینی به مانیا وارد میکنه و تا مدتها زمین گیرش میکنه که عشق ایلگار تنها یادگار خواهرش باعث میشه که سرپا بشه و تصمیم میگیرند که به ایران برگردند. خانواده امیررضا که بسیار مومن و متعهد بودند امیررضا را به خاطر وصلت با مانلی طرد کرده بودند. مانیا خودش را جای مانلی جا میزنه و به عنوان عروس راهی خانواده امیررضا میشه. اولین دیدارش با امیرعلی برادر رشید و شوخ طبع امیررضا قلبش را تکان میده و پنهانی عاشق امیرعلی میشه. امیرعلی که فکر میکرده او مانلی است و از گذشته خیلی تاریک مانلی آگاه بوده شروع به آزار و اذیت او میکنه و سعی میکنه که دستش را رو کنه. با دوست صمیمی اش شاهین که از قربانیان مانلی بوده برنامه ریزی میکنند که به امیررضا گذشته او را نشان بدهند شاهین در اولین نگاه متوجه میشه که زن همراه امیررضا مانلی نیست بلکه مانیا است......

 

داستان جذابی است که ارزش خواندن را داره       

من کتاب را قسمت به قسمت از سایت 98ایها گرفتم و بعد که کامل شد خواندم اینجا برای شما هم میذارم اگه دوست داشتین بخونین.  

 

http://jiluah.persiangig.com/document 

  

ilgar.doc

نظرات 16 + ارسال نظر
فاطمه از دبی چهارشنبه 1 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 06:16 ب.ظ

سلام . آره این رمانو منم قبلا خوندم . قشنگ بود .
باز هم ممنون/

رها پنج‌شنبه 2 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 01:27 ب.ظ

سلام
رمان قشنگی بود مرسی

فاطمه از دبی شنبه 4 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 11:50 ق.ظ

سلام آرزو جونم. خوبی؟ می گم با آیدی maryam توی نودهشتیا هم تویی ؟؟ چون من به اون aidaa گفتم از تو هم کمک بگیره توی تایپ رمان و اون برام نوشته بود این همون مریمه .

سلام خوبی؟
نه من مریم نیست. یک بار رفتم سایت 98ای ها چک کردم دیدم جواب آن کامنت را ندادند. اگه هنوز هم مایل هستند من حاضرم رمان را تمام کنم. رفتم دیدم طرف شروع کرده به تایپ ادامه کتاب/ برای همین فکر کردم دیگه نیازی نیست.

بهار شنبه 4 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 09:52 ب.ظ

خیلی خیلی ممنونم از اینکه در انتخاب رمان کمکمون میکنید

خواهش میکنم. خیلی خوشحالم که این سایت به دردتون میخوره. من خودم همیشه همین مشکل را داشتم و دارم که کلی کتاب هست که خریدم ولی ارزش خوندن نداشته و نصفه گذاشتم. حیف پولی بود که بابت میدادم. برای همین تصمیم گرفتم اینجا را راه بیندازم.

فائزه یکشنبه 5 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 07:23 ب.ظ

آرزو جون چرا صفحه آخر کتابو همون اول کار رو کردی

من رمان را از اینترنت گرفتم وخواندم برای همین شاید...

مهسان پنج‌شنبه 9 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 05:48 ب.ظ

سلام ارزو جون خوبی ؟
خانم من میرم توی سایت 98 ولی نمی تونم هیج رمانی دانلود کنم جریانش چیه ؟
اگه شما می دونی لطقا راهنماییم کن
مرسی عزیزم

سلام خوبی؟
ممنونم من هم خوب هستم. راستش نمیدونم مشکلش چی هست گاهی سایتشون مشکل پیدا میکنه ولی معمولاً میشه کتابها را دانلود کرد. موفق باشی

بهار پنج‌شنبه 9 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 11:04 ب.ظ

سلام . میشه بگین که در حال خوندن چه رمانی هستین؟! مرسی

سلام خوبی؟
راستش دچار بی رمانی شدم. خواهرم دو تا برام خریده قراره با اولین نفری که بیاد دبی بده بیاره که من از بی رمانی خارج بشم. ;)

فاطمه از دبی یکشنبه 12 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 01:32 ب.ظ

سلام . می گم آرزو جون توی سایت نودهشتیا رمان جدید عاطفه منجزی (لبخند خورشید) رو گذاشتن. حتما بخونش. قشنگه.مخصوصا برای تو که این نویسنده رو دوست داری. این هم آدرسش
http://www.98ia.com/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&p=213867#213867

گفتم تو این همه لطف می کنی و کتاب معرفی می کنی ما هم یه کاری کرده باشیم گلم.

ممنونم فاطمه جون. من این کتاب را هم خواندم.

فاطمه از دبی دوشنبه 27 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 12:14 ب.ظ

سلام خانومی. خوبی؟ آرزو جونم کم پیدایی. فکر کنم دسترسی به اینترنت نداری. رمان جدید نخوندی؟ می گم راستی رمان جدید "مرایادآر" فهیمه رحیمی را هم دارن توی نودهشتیا می ذارن . البته منم از ایران سفارش دادم برام بیارن. اگه وقت داشتی حتما بخونش . تا اینجاش که خیلی قشنگ بوده. فکر کنم خوشت بیاد گلم.

این هم آدرسش

http://www.98ia.com/Forums-file-viewtopic-t-9093.html

بهار شنبه 9 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 05:44 ب.ظ

سلام خوبی؟ !
هنوز رمان جدید نخوندین؟:(
به سایت سر نمیزنین دیگه؟ :(

salam یکشنبه 10 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 01:45 ق.ظ

salam
khobin
mamnoon ke zahmat mikeshin va roman mizarin vali mishe khahesh konam zood be zood bezarin
mamnoon misham
bye

فاطمه از دبی یکشنبه 10 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 12:56 ب.ظ

سلام گلم. چطوری؟
می گم آرزو جون کم پیدایی؟؟ دیگه رمان جدید نخوندی برامون بذاری؟؟منتظرتیم ...

[ بدون نام ] یکشنبه 10 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 07:09 ب.ظ

سلام کجایی؟ حالت خوبه؟

بهار چهارشنبه 13 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 04:27 ب.ظ

سلام .ما همه منتظرتیما p-:

مریم جمعه 8 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 05:52 ب.ظ

منم این رمانو خوندم واقعا قشنگ بود

هم نظر هستیم مریم جان

سمانه چهارشنبه 9 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 06:53 ب.ظ

من تازه واردم میخوام هین کتاب بخونم ولی باز نمیشه چیکار باید بکنم؟ و اینکه من وبلاگ هم نذارم که واسم ج بذارین ولی راهنماییم کنید چون من عاشق رمان خوندنم!!!!






لینک را یک بار دیگه امتحان کنین حتماً باز میشه اگه نه آدرس ایمیلتون را بدین تا براتون کتاب را ایمیل کنم.
موفق باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد