خلاصه داستان: «پیچک عشق» داستان دختر جوانی است به نام نیلوفر. نیلوفر که بسیاربسیار زیبا بوده با مادرش مستاجر خانواده بسیار گرم و مهربانی بودند. سیما صاحبخانه آنها بوده که روابط خیلی صمیمانه ای با نیلوفر داشته. نریمان برادر سیما پزشک میان سالی بوده که بعد از ازدواج با ماریا از او جدا شده و با فرزند سه ساله اش مبینا به ایران برگشته بوده. نیلوفر در نگاه اول عاشق نریمان میشه ولی با مخالفت شدید مادرش روبرو میشه. به خاطر مادر و برای رضای او علیرغم عشق شدیدش به نریمان با مهران پسر همسایه اشان ازدواج میکنه و راهی کیش میشه. آنجا بلاهای بسیار زیادی به سرش میاد و بعد از طلاق با اعتیاد برمیگرده و با کمک نریمان و دوست صمیمی اش ملیحه اعتیاد را ترک میکنه و متوجه میشه که مادرش در اثر تصادف بینایی اش را از دست داده و ....

اصلاً کتاب جالبی نبود و آنقدر بچه گانه و ... بود که هیچ نوع جاذبه ای را در من ایجاد نکرد.