رمانهای فارسی و لاتین
سایتی مخصوص رمانخوانهارمانهای فارسی و لاتین
سایتی مخصوص رمانخوانهاروزانهها
همه- آرش وروجک مامان آرزو وبلاگ وروجک قشنگ ما
پیوندها
دستهها
جدیدترین یادداشتها
همه- رمان ایرانی - رویای سرخ
- رمان ایرانی - هیس کسی نفهمه
- رمان ایرانی - کوچه
- رمان لاتین - Baby Bonanza
- رمان ایرانی - طلایه
- رمان ایرانی - سکوت در انتظار
- رمان ایرانی - هرگز عاشق نشو مسیحا!
- رمان ایرانی - آرام جان
- رمان ایرانی - غروب دل
- رمان ایرانی - شاه ماهی
- رمان ایرانی - نگاهم کن
- رمان ایرانی - عشق توت فرنگی نیست
- ترین کلمه
- رمان ایرانی - بغض غزل
- رمان ایرانی - فصلهای زرد انتظار
بایگانی
- فروردین 1393 2
- اردیبهشت 1392 1
- شهریور 1391 1
- فروردین 1391 5
- شهریور 1390 1
- بهمن 1389 3
- شهریور 1389 2
- خرداد 1389 1
- فروردین 1389 6
- آذر 1388 3
- آبان 1388 1
- شهریور 1388 8
- مرداد 1388 3
- تیر 1388 4
- خرداد 1388 2
- اردیبهشت 1388 2
- فروردین 1388 3
- اسفند 1387 2
- دی 1387 1
- آذر 1387 5
- آبان 1387 2
- شهریور 1387 5
- خرداد 1387 1
- اردیبهشت 1387 5
- فروردین 1387 2
- اسفند 1386 3
- بهمن 1386 3
- دی 1386 4
- آذر 1386 5
- آبان 1386 20
- مهر 1386 7
رمان ایرانی- غم‌پرست
رمان 
مشخصات کتاب:
- نام کتاب: غم‌پرست
- نام نویسنده: نیلوفر لاری
- شابک: 978-964-418-313-3
- قیمت: ۵۷.۰۰۰ ریال
- تعداد صفحات: ۴۵۲
- نوبت چاپ: چاپ اول
- سال چاپ: ۱۳۸۶
- انتشارات: آسیم
وضعیت: Travelling
شرح پشت جلد کتاب: من در یخ زمستان نگاهش وا میرفتم. چون خورشید عشق بر من می‌تابید. اگر او اجازه میداد تا تنفسی بگیرم به طور حتم در نقطه روشنی که با نور ستاره‌ها مزین و مذهب بود به هم میرسیدیم. افسوس که او تمام نقطه‌ها را در گذر غم از هم متلاشی میساخت تا مبادا در لحظه‌ای محال به هم بپیوندیم و با هم یکی شویم! او تمام نقطه‌ها را از هم فرو می‌پاشید و می‌دانست که با هر نقطه‌ای که مسدود می‌شود٬ قلب من در هر دقیقه یکبار از تپش باز می‌ماند!
خلاصه داستان: این داستان٬ داستان زندگی دختری به نام فروغ است که عاشق پسرعموی خودش کیان بوده و طبق سنت خانواده‌شون که ازدواج فامیلی را فقط قبول داشتند٬ با او ازدواج میکنه. در حالیکه میدانسته کیان عاشق دختری به نام بهنوش است و کوچکترین علاقه‌ای به فروغ ندارد و از اینکه مجبور به ازدواج با او شده٬ نسبت به او احساس نفرت میکند.
کیان با فروغ ازدواج میکند تا از مزیت‌هایی که پدر در اختیارش میگذارد٬ استفاده کند و یک ازدواج سوری با فروغ انجام میده و به روابط مخفیانه‌اش با بهنوش ادامه میده تا فروغ خسته بشه و طلاق بگیره. کل کتاب آزار و اذیت کیان نسبت به فروغ است که فروغ به خاطر عشقش همه را نادیده میگیره و اعصاب آدم را بهم میریزه. با ثریا نامی دوست میشه و ....خواندن این کتاب کلی حرص به آدم میده.
پ.ن.۱۳/۱۰/۱۳۸۶: امانی از بیتا جون مامان کیان و کیارش گرفته شد. مرسی بیتا جون. 
الهی بگردم که اعصابت خورد شده خوشگل من، خودمم کلی حرص خوردم از خوندن این کتاب ولی چون هدیه بیتا مامان ایلیا بود برای تولدم برام خیلی ارزش داره، نیلوفر لاری اسمش آدمو به اشتباه میندازه فکر میکنی همه کتاباش قشنگه ولی.......
تو بیمارستان دختری در مه رو شروع کردم با تعریفایی که کرده بودی گفتم اول اونو بخونم...
امیدوارم بقیه ی رمان جبران کنه! P:
سلام آرزو جان
خوبی؟ پس گلت خوبه؟
دوستم خیال نداری آپ کنی؟ منتظرما:)
هر جا هستی خوب و خوش و سلامت باشی:)
در پناه حق.
سلام
من امروز با وبلاگ شما آشنا شدم
مطالبتون حالب بود
من هم می خواستم بگم که من هم تعداد زیادی کتاب دارم.... اگر بخواهید می تونم در اختیارتان قرار بدم....
پس چرا کتابهای جدید تو سایت نمیزاری آرزوجون؟
دو تا کتاب جدید گذاشتم دوستم.
سلام
داشتم دنبال کتاب می گشتم برای معرفی تو برنامه رادیویی ام که به وبلاگ شما برخوردم و دیدم خیلی آموزنده است
میشه خواهش کنم تو کتابهایی که خوندید و به نظرتون ارزش خونده شدن رو داره بهم معرفی کنید که به مرور تو برنامه رادیویی ام معرفی کنم؟
ترجیحا از نویسندگان خانوم
ویولت جان سلام
ممنونم. ببخش که جواب سوالت اینقدر دیر شد. من تو وبلاگ خودت هم نظرم را گذاشتم. تمام کتابهایی که تحت عنوان Personal Collection تو سایت تگ شده به نظر من جزء کتابهایی است که ارزش خوانده شدن و معرفی را دارند. البته همان طور که میدونی کتاب خیلی سلیقه ای است ولی من به عنوان یک آدم عادی این مدل کتابهای را خیلی خیلی دوست دارم. موفق باشی.