رمان
مشخصات کتاب:
وضعیت: Travelling (امانت به شبنم داده شد)
شرح پشت جلد داستان:
قسمتی از داستان:
نگاه سرد شیرین در گرمی نگاه الیاس جا خوش کرد. احساس خوبی گرمش کرد. این چشمها را میشناخت. حالاتشان شهلا را به یاد آن روزها و آرزوهایشان انداخت. چقدر دوست داشت نگاه شیرین به پسرش برادرانه نباشد! حالا و چه بیموقع احساسات رنگ باخته بود.
خلاصه داستان:
این داستان داستان زندگی دختری پر از شور جوانی و شیطنت و زیباست به نام شیرین که تک دختر یک خانوادة گرم و صمیمی است و متوجه میشه دختر اصلی شون نیست.
همسایه ای بسیار نزدیک دارند که دو پسر به نام های الیاس و یونس که شیرین هر دو را بی نهایت برادرگونه دوست داره ولی احساس الیاس به شیرین فراتر از این حرفهاست و از خود گذشتگی باعث میشه که الیاس عشقش را به شیرین در قلبش نگه داره و زمانی که شیرین بی اطلاع از عشق او عاشق پسرعموی تهرانی اش میشه ضربه سهمگینی به الیاس وارد میشه.
و اما تقدیر بازی دیگری برای جوانان قصه رقم زده....
به نظر من کتاب قشنگی بود. من روند داستان را دوست داشتم شوخی های یونس را هم دوست داشتم. در مجموع از خریدن این کتاب راضی بود و یکی دو روزه تمامش کردم.