رمان
مشخصات کتاب:
وضعیت: E-Book
شرح پشت جلد کتاب: روزها می گذشتند و من هر روز صبح برای مواجه نشدن با شروین خیلی زود از خانه خارج می شدم. در خانه هم هر کدام بدون توجه به دیگری کارهای خود را انجام میدادیم. باور نکردنی بود .اما یک هفته بود که حتی یک کلمه هم با هم صحبت نکرده بودیم و قهر کردنمان به درازا کشیده بود. روز دوشنبه عزایم بود چون مجبور بودم سر کلاس او بنشینم.
خلاصه داستان:
مدتها بود که این داستان را دانلود کرده بودم و وقت نمیکردم بخونم ولی وقتی شروع کردم آنقدر جذبم کرد که یکسره خواندمش. یک کمی داستانش شبیه دالان بهشت بود ولی تکراری بودنش چیزی از جذابیتش کم نمیکرد.
این داستان را از سایت 98ia دانلود کردم و خواندم.
رمان
مشخصات کتاب:
خلاصه داستان: ترمه بعد از قبولی دررشته دندانپزشکی به همراه دوستش شاداب از شیراز راهی تهران میشود و این درست در حالی است که پدرش دچار مشکلات مالی و حقوقی کارخونه اش است .برای همین او ابتدا ساکن منزل برادر و زن برادرش میشه که کنایه ها و رفتارهای زشت و تحقیرآمیز گاه و بیگاه زن برادر باردارش براش سخت میشه و یک مدت میره با شاداب و هم اتاقیهاش هم خوابگاه میشه و بعد ساکن خونه عمویش میشود و مشکلات زیادی رو از طرف اقوامش تحمل میکند ولی هیچ کدوم به بدی مزاحمت های گاه و بیگاه خسرو یکی از پسرهای شرور دانشگاه و بعد از آن پسرعموی تازه از خارج برگشته اش نیست...
در پی این مسائل ترمه باهمفکری دخترعمو و دوستانش تصمیم میگیره یه نامزد قرضی برای رفع مزاحمت این دو نفر پیدا کنه اون کسی نیست جز پارسا دانشجوی ترم آخر دندانپزشکی و پسری که ۲ بار ناجی ترمه در مقابل مزاحمت های خسرو بوده کمک میگیرند و بعد از گذاشتن قرار و مدار باهم پارسا تک پسرخوش تیپ و پولدار آقای انصاری نقش خود را آغاز میکند ولی زمان زیادی نمی گذرد که…
به نظر من رمان قشنگی بود و ارزش خواندن را داشت. من این کتاب را از سایت 98ایها دانلود کردم و نصفه روزه تمامش کردم.
سازنده ترین کلمه" گذشت" است... آن را تمرین کن پر معنی ترین کلمه" ما" است... آن را بکار ببند عمیق ترین کلمه "عشق" است... به آن ارج بنه بی رحم ترین کلمه "تنفر" است... از بین ببرش سرکش ترین کلمه "هوس" است... با آن بازی نکن خودخواهانه ترین کلمه" من" است... از آن حذر کن ناپایدارترین کلمه "خشم" است... آن را فرو ببر بازدارنده ترین کلمه "ترس" است... با آن مقابله کن با نشاط ترین کلمه "کار" است... به آن بپرداز پوچ ترین کلمه "طمع" است... آن را بکش سازنده ترین کلمه "صبر" است... برای داشتنش دعا کن روشن ترین کلمه "امید" است... به آن امیدوار باش ضعیف ترین کلمه "حسرت" است... آن را نخور تواناترین کلمه "دانش" است... آن را فراگیر محکم ترین کلمه "پشتکار" است... آن را داشته باش سمی ترین کلمه "غرور" است... بشکنش سست ترین کلمه "شانس" است... به امید آن نباش بی احساس ترین کلمه "بی تفاوتی" است... مراقب آن باش دوستانه ترین کلمه "رفاقت" است... از آن سوءاستفاده نکن زیباترین کلمه "راستی" است... با آن روراست باش زشت ترین کلمه "دورویی" است... یک رنگ باش ویرانگرترین کلمه "تمسخر" است... دوست داری با تو چنین کنند؟ موقرترین کلمه "احترام" است... برایش ارزش قائل شو آرام ترین کلمه "آرامش" است... به آن برس عاقلانه ترین کلمه "احتیاط" است... حواست را جمع کن دست و پاگیرترین کلمه "محدودیت" است... اجازه نده مانع پیشرفتت بشود سخت ترین کلمه "غیرممکن" است... وجود ندارد مخرب ترین کلمه "شتابزدگی" است... مواظب پل های پشت سرت باش تاریک ترین کلمه "نادانی" است... آن را با نور علم روشن کن کشنده ترین کلمه "اضطراب" است... آن را نادیده بگیر صبورترین کلمه "انتظار" است... منتظرش باش بی ارزش ترین کلمه "انتقام" است... بگذار و بگذر |
رمان
مشخصات کتاب:
وضعیت: E-Book
خلاصه داستان:
داستان زندگی غزل است که متوجه میشه صمیمی ترین دوست برادرش سهیل، عاشق عسل خواهرش است و زمانی که عسل تصمیم میگیره با آرش ازدواج کنه. سهیل ضربه بدی میخوره این ضربه و عشق عمیقی که ناخواسته و از صمیم قلب غزل به سهیل داشته آنها را به هم نزدیک میکنه. دست تقدیر و بیماری سهیل ...
داستان جذابی است که ارزش خواندن را داره
من کتاب را سری آخر که ایران بودم خریده و تازه الان خواندم. بعد از سایت 98ایها گرفتم و اینجا فایلش را هم براش شما گذاشتم.
لینک کتاب
رمان
مشخصات کتاب:
وضعیت: E-Book
خلاصه داستان:
داستان زندگی دختری زیبا به نام افسانه است. افسانه دختر عزیز دردونه پدر است که به خاطر این عزیر دردونگی و توجه بیش از حد پدر, نفرت مادر و برادراش را به دنبال خود داره. افسانه به طور اتفاقی عاشق جوانی به نام بهروز میشه ولی بهروز متاهل بوده و دائم به دنبال به دست آوردن افسانه بوده. افسانه هم در برابر عقل و قلبش قرار گرفته بوده و هرکدام یک فرمان به او میدادند. همزمان افسانه برای شرکت در عروسی بهترین دوستش به همراه پدرش سفری به شیراز میکنه که آنجا با یک دکتر جوان به نام آرش آشنا میشه که بسیار آقا و ماه و نمونه و خلاصه کلام همه چیز تمام بوده و به سختی دل به افسانه میبنده. افسانه اما دل در گرو عشق بهروز داشته و توجهی به آرش نمیکنه و هرچه پدرش نصیحتش میکنه فایده ای نداشته. تا اینکه ....
داستان جذابی است که ارزش خواندن را داره
من کتاب را از سایت 98ایها گرفتم و یک روزه کامل خواندمش.
لینک کتاب
http://jiluah.persiangig.com/document/Fasl%20Haie%20Zarde%20Entezar.pdf
دوستان عزیزی که در امارات هستین این کتابها را من دیگه لازم ندارم . اگه خواستین بهم بگین تا یک قرار بذاریم و به دست شما برسونم.
اگر خواستید برام کامنت بگذارید. کتابهای هایلایت شده واگذار شده است.
آرزو
رمان
مشخصات کتاب:
وضعیت: Available
داستان قشگی بود و ارزش خواندن را داشت.
رمان
مشخصات کتاب:
وضعیت: E-Book
داستان کشش بسیار زیادی داشت با اینکه یک جاهایی از داستان خیلی غیرواقعی بود مثلاً عقدشون بدون اجازه پدر و مادر ماها و یا طلاق سریع و عجولانه شون بدون اینکه صحبتی از پرداخت مهریه سنگین ماها بشه و ... در مجموع خوب بود. کتاب در سایت 98ia به صورت تایپ شده و اسکن موچود است.
رمان
مشخصات کتاب:
وضعیت: Available
داستان کشش بسیار زیادی داشت با اینکه در جای جای داستان احساس میکردی که دیگه داستان خیلی بچه گانه و لوس شده ولی از آنجائی که قلم نویسنده بسیار گیرا است تا زمانی که کتاب را تمام نکنی نمیتونی کنارش بگذاری. در مجموع خیلی عالی بود هرچند که رمان تیه طلای این نویسنده بسیار بسیار جذابتر بود.
رمان
مشخصات کتاب:
وضعیت: Available
در مجموع بد نبود. داستان کشش داشت ولی عالی عالی نبود.